شکلگیری و تطور «زاویه» به مثابه یک نهاد اجتماعی- سیاسی در مغرب اسلامی موضوعی درخور بررسی است. زاویه «دلاء» یکی از مشهورترین و مهمترین این زاویهها بود که در قرن دهم هجری به دست شاخهای از بربرهای برانس صنهاجه تأسیس شد. هدف اولیه از تأسیس این زاویه، ترویج تعالیم طریقت صوفیانه شاذلیه و پاسداشت سنت اطعام فقرا و مسافران بود، اما این نهاد خیلی زود به مرکز علمی مهمی تبدیل شد و در شکوفایی علمی مغرب پس از دورهای رکود، نقش چشمگیری یافت. درعین حال، کارکرد این زاویه به این موارد محدود نماند و به عنوان پایگاه قدرتگیری یک طریقت صوفی محلی مطرح شد. این طریقت، بهرغم امتناع پیشوایان نخستین آن از ورود به عرصه سیاست، روزگار زوال سلسله سعدیین و نبود قدرت مرکزی را فرصت شمرد و حکومت مستقلی در مغرب پی نهاد که منشأ تحولات چندی در عرصه سیاست آن سرزمین گشت و اگرچه، این حکومت چندان نپایید، سرزندگی حیات علمی آن تا سالها پایدار بود. مقاله حاضر بر آن است تا با تمرکز بر این نمونه، یعنی زاویه مشهور «دلاء»، نقش و جایگاه اجتماعی و کارکردهای علمی و سیاسی زاویه را در تاریخ سیاسی و اجتماعی مغرب اسلامی، بررسی کند.